، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره

ستاره نابغه کوچولو

دوران نقاهت

1392/7/15 21:11
نویسنده : مامان هدا
392 بازدید
اشتراک گذاری

به قولم عمل کردم و پست قبلی رو عکسای تولد گذاشتم ولی به قول سیدعلی صالحی

"حال همه ما خوب است اما تو باور مکن ... به گمانم بايد 
برای آرامش مادرم 
دعای گريه و گيسو بُران باران را به ياد آورم .... آسوده باش، حالم خوب است 
فقط در حيرتم 
که از چه هوای رفتن به جائی دور 
هی دل بی‌قرارم را پیِ آن پرنده می‌خواند!  ... خسته‌ام، خسته.... "

خسته هستم و دل نگران دخترکم که دوران نقاهت سختی رو می گذرونه . شدیدا دچار اضطراب جدایی شده حتی گاهی تا توی دستشویی می خواد باهام بیاد . غذا نمی خوره . بستنی دوست نداره و لب به حتی یک قاشق بستنی نزده . ضعیف شده . بدقلق و بهانه گیر . بی بهانه و با بهانه گریه می کنه و شبهایی دچار کابوس و بیخوابی . امروز از 5 صبح دیگه نخوابیده . البته اگه 4 بار بیدار شدن تا 5 صبح رو بگیم خوابیده .مهدکودک رو که خیلی خوب شده بود دوباره برگشتیم به نقطه اول . تمام صبح تا ظهر رو باهاش تو مهد می مونم و بعد هم که میایم شرکت بازهم درگیرش هستم و حجم زیادی از کارای انجام نشده .خسته هستم خیلییییییییییییی و به این فکر می کنم که همه دغدغه هام قبل از عمل بجا بودن . خسته هستم و به این فکر می کنم که نکنه جایی کوتاهی کردم یا جایی بلد نبودم و راه رو اشتباه رفتم ... خسته هستم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان رادمان
16 مهر 92 11:26
سلام.گلم انشالله زودتر از این وضعیت هم در بیاید و همیشه صحیح و سالم باشین .این که ستاره چیزی نمیخوره و نمیزاره شما ازش دور بشید خیلی طبیعی هست ما تو نزدیکامون چند تا بچه عمل لوزه انجام دادن همشون همینجور شدن ترس از خوردن و ترس از دوری به وجود میاد ولی به زودی زود از بین میره .حتی پسرم خالم که قبل عمل فوقالعاده شکمو بود تا چند روز حتی آب هم نمی خورد .خیلی زود زود به حالت اولش برمیگرده.نگرانی مادارنه شما قابل ستایشه .
مامان نوژا جونی
17 مهر 92 13:35
عزیزم ایشاله که بهتر میشه.تو چند پست قبلی که گفتی ما مادرا خوراکمون استرسه رو خیلی دوست داشتم حرف دلمو زدی عزیزم.واقعا که این بچه ها تموم فکرو ذکرمون رو پرکردند من حتی سر کارهم تموم فکرم دخترمه الان چیکار کرد الان چی خوردووووخیلی دغدغه های دیگه که فکرش اذیتمون میکنه.در رابطه با مهد رفتن ستاره جون هم که ایشاله هرچه سریعتر کنار میاد.
مامان آرتین
18 مهر 92 10:47
هدای عزیز شما نباید به این فکر کنی که اشتباهی در تربیت ستاره گل داشتی تو این مدت که با شما آشنا شدم،دیدم که بیشترین دغدغه شما ستاره گلتونه و خداییشم برای ستاره هیچی کم نذاشتی و با شناختی که از شما دارم میدونم از جونتون براش مایه میذارید... ستاره عزیزمون خوب میشه توکلت به خدا باشه ما هم براتون دعا میکنیم.
مریم مامان نورا
22 مهر 92 9:53
سلام هدا جان خسته نباشی و خدا قوت امیدوارم که ستاره جون هر چه زودتر خوبشه و زندگی روروال همیشگی بیفته در مورد مطالب مونتسوری من و مامان آرتین صحبت کردیم هر وقت ستاره بهتر شد و شما وقت داشتید یک جلسه بذاریم جمع و جورکنیم هر جایش که به کارتون بیاد من منتظر خبر شما می مونم
مریم مامان نورا
22 مهر 92 9:54
راستی اون سی دی رو گرفتین که مال آقای فراهانی بود؟