، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

ستاره نابغه کوچولو

از الف تا ی جشن تولد یکسالگی - قسمت آخر

1391/3/29 17:00
نویسنده : مامان هدا
1,759 بازدید
اشتراک گذاری

و اما کیک:

خوب قاعدتا کیک هم باید ستاره ای می بود و بعد از تحقیقات تصمیم گرفتم که به قنادی شهرزاد تو یوسف آباد سفارش بدم . دوباره سه تایی با هم رفتیم . قنادی طبق معمول شلوغ و کسی که سفارش می گرفت آلبومی رو جلو گذاشت و گفت که انتخاب کنم و کلی هم توضیح داد که تا 80% شکل عکس میشه و توقع بیشتر نداشته باشم . خب قالب ستاره رو خدا رو شکر داشتن ولی واسه مهمونا قالبشون کافی نبود پس تصمیم گرفیتم دوتا سفارش بدیم بعد هم کلی براش توضیح دادم که تمش ترکیب صورتی و سفیده و روش این رنگ و دورش این رنگ و شکوفه هاش این رنگ و خلاصه تصویر روش هم می خوام عکس خودش چاپ بشه و رو کیک چسبونده بشه که آقای یک کلام گفت نه نمیشه . کیکهای تصویر چاپ شده فقط باید مستطیل یا مربع باشن تعجب جل الخالق ! خب چرا ؟ و اون آقا به خیال خودش کلی توضیح که ما باید اون کاغذ مخصوص رو رو کیک با شکوفه های خامه ای بچسبونیم و اگه مستطیل نباشه ال و بل میشه . و من هم کلی توضیح دادم که نه میشه و ... و در نهایت اون احساس کرد که من هیچ جور راضی نمی شم پس بهم گفت که مسئولیتش با خودت و منهم اوکی دادم . حالا بهش می گم واسه این قالب شما تصویر چند در چند باید سفارش پرینت بدم هی میگه خودت ببین دیگه چه سایزی میشه؟ ای بابا دیدم ممکنه کار به جاهای باریک بکشه سایز قالب رو پرسیدم و شماره شرکتی که پرینت خوراکی میگیره گرفتم که هماهنگ کنم و قرار شد واسه اطمینان خودم برم پرینت رو بگیرم بدم قنادی . یکی نیست بهش بگه من گناه دارم آخه 

بعد از تماس با اون شرکت خودشون گفتن که کار ما رو با بقیه می فرستن قنادی . حالا دل تو دلم نیست که نکنه تصویرش خوب چاپ نشده نکنه قنادی گفته با مسئولیت خودم کیک خراب بشه . اونم کیکی که دقیقه نود عصر مهمونی میرسه . البته چند بار با اون شرکت تماس گرفتم و دائما اظهار کردن که خوب شده . تصویرش هم همون تصویری هست که رو کتتا " ستاره نازگلک ! تولدت مبارک !" چاپ شده که تو با کلاه بوقی تولد با شادی هرچه تمامتر جلوی کیک وایسادی . و می خواستم بجای شمع تصویر هم یه شمع واقعی بذارم که اونم شکل ستاره بود.

بابایی عصر جمعه رفت کیک رو بگیره و یکم دیر کرد و من کلی نگران . چند بار زنگ زدم و ازش پرسیدم کیک خوب شده و اون می گفت اره هی من می گفتم واقعا خوب شده و اون می گفت آره نگران نباش حالا نگو ماجرا داشته طفلی بابایی . سر کوچه اصلی خونه بابایی که می خواد بپیچه کیک در حال افتادن به زیر صندلی بوده که بابایی اونو می گیره و دستش میره تو کیک . واااااییییییییییییییییییییی

آخه این کیکا جعبه نداری . بابایی هم با یه ابتکار خیلی خوب کیک رو می بره قنادی سر همون کوچه و براشون توضیح میده که چی شده و کارگرای مهربون قنادی کیک رو تعمیر می کنن . خداییش که اگه خود بابایی نمی گفت من نمی فهمیدم . خدارو شکر اینم از کیک . فقط یه عکس خوب از کیک نداریم ناراحت

 روی کیک نوشته : ستاره نازگلک!          تولدت مبارک!

 

و آخرین خان گیفت مهمونا:

خیلی فکر کرده بودم که به عنوان هدیه چی به مهمونا بدم ؟ یه چیزی که هم یادگاری باشه و هم مهمونا خوششون بیاد بالاخره ذهنم به لیوان (ماگ) افتاد که یکطرفش تصویر دخترکم باشه و واسه اونهایی که خودشون هم نی نی دارن طرف دیگه تصویر نی نی خودشون باشه . حالا این وسط گرفتن تصویر نی  نی های مهمونی بدون اینکه ماماناشون بدونن واسه چی کلی پروژه داشته . ولی وقتی آخر مهمونی ماگها رو دادیم خیلی همه ذوق کردن بخصوص مامانایی که عکس نی نیشون رو هم رو لیوانا دیدن . واقعا فکر کردم هرکسی بچه خودشو بیشتر دوست داره و قطعا خوشحالتر میشه که عکس بچه خودش رو نگهداری کنه. بعد هم از بازار یه تعداد کیف پارچه ای که روش طرح ستاره داشت گرفتیم و لیوانها رو تو اونا هدیه دادیم . 

 البته بیسکویت با تم ستاره و پاپ کرن و کلاه هم جزو گیفتا بود 

 

مامانی من همه تلاشمو کردم که بتونم یه جشن خوب واسه اولین سال تولدت بگیرم و تو پرنسس زیبای من اونشب مثل همیشه بهترین و خوش اخلاق ترین بودی . مثل اینکه می دونستی تولدته کاملا حال و هوای جشن رو درک می کردی . با وجودیکه چند بار لباس برات عوض کردم محیطت کلی شلوغ بود و روال همیشگی روزانه ات بهم خورده بود ولی با خانمی و صبوری تمام خستگی مهمونی رو از تنم بیرون کردی 

کلی با بابایی ، من ، مامان جون و هر کسی که بغلت می کرد رقصیدی . خوشحالم که برات جشن گرفتم و به حرف اونهایی که می گفتن بچه یکساله چیزی از جشن نمی فهمه بذار بزرگتر بشه گوش ندادم . خوشگلکم ! حتی خانم فیلمبردار می گفت تاحالا بچه یکساله ندیده که تو جشنش اینقدر خوش اخلاق باشه و همکاری کنه . عسل مامی ! می دونم که تو ماهی .

 

امسال هم دلم می خواد یه جشن خوب برات بگیرم هرچند که خیلی مصمم نبودم . آخه امسال اسباب کشی داریم و من باید خیلی دقیق واسه اینکه به همه کارا برسم برنامه ریزی کنم ولی خدا کمکم می کنه عزیزم . ایشاله جشن تولد امسالت هم خوب برگزار بشه.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان پرنیا
3 تیر 91 15:25
از وسواسی که برای دخترت داری خیلی خوشم میاد و البته این وسواس رو به من هم منتقل کردی مرسی وقتی مطالبت رو می خوانم تمام تلاشم رو میکنم که مثل تو یه مامان خوب برای دخترم باشم امیدوارم ستاره جان خیلی خیلی قدر این مامان با سلیقه اش رو بدونه ببوس گلمو
مامان منطقی
13 تیر 91 11:25
سلام مامان هدی برعکس نظر مامان پرنیا به نظر من اینقدر وسواس اونم برای یه همچین مسئله ای زیاد خوب نیست بهتره کمی هم واقع گرا بود دنیا جایی نیست که همیشه همه چیز در بهترین شکلش باشه هرچند اینو برای همه نی نی ها و مخصوصا ستاره کوچولو آرزو دارم ولی بهتره که بچه ها از کودکی با جنبه های مختلف زندگی آشنا بشن اینو مخصوصا برای وقتی که ستاره خانوم بزرگتر بشه و قدرت تجزیه و تحلیل محیط رو پیدا کنه میگم کوچولوت رو از طرف من ببوس همیشه شاد باشین در کنار هم