، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره

ستاره نابغه کوچولو

سومین بهار بودن تو!

1392/1/18 23:42
نویسنده : مامان هدا
572 بازدید
اشتراک گذاری

واسه اولین بار رفتی آرایشگاه . محیطش واسه منم  کلی جالب بود چه برسه به تو!

 

فیش! اینم از مارهای سفره هفت سین که با خمیر آموس درستشون کردیم.

یه هفت سین ماری! البته بماند که با کلی تمهیدات جامها و مارها رو  بردیم شیراز.

 

باغ فین کاشان!

عید دیدنی!

بهار زیبای شیراز خونه ی مامان جون!

باغبون کوچولو تو باغ خاله بانو اطراف شیراز!

اینم تولد یاس خوشگل !

پرنسس زیبای من تو تولد یکسالگی مهبد تپلی!

مهبدی پس کلاه تو کو ؟

13 بدره امسال ! وقت ....      هههههههههه

باغ جلوی خونمون تهران!

اینم یه مدل تاب سواری

به اینا می گن تاب واقعی!!!!!!!!!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

یه مادر
19 فروردین 92 16:48
سلام عزیزم از وقتی وب قبلیت رو درست کردی من می خونمت تا اینکه این وبتم درست کردی و اتفاقی دیدمش اون وب رو تعطیل کردی و اینجا ادامه دادی بعضی از مادرها واقعاً باهوش بودن بچه هاشونو بزرگ می کنن در حالی که اینجوری نیست اما در مورد ستاره مطمئنم که دختر باهوشیه و شما هم یه مادر نمونه از اینکه اینهمه وقت برای دخترت می گذاری واقعاً بهت غبطه میخورم خیلی وقتها شدی الگوی من برای دخترم آخه دختر ناز منم نزدیک دو سالشه اما من نتونستم کار زیادی براش انجام بدم و از این بابت خیلی شرمندشم کلاس های نابغه کوچولو رو می خوام در آینده برم و از یک سالی که باقی مونده کمال استفاده رو بکنم تو می گی من می تونم موفق بشم ؟ این سی دی ها رو چطوری از سایت خریدی ؟ چطوری پولشو واریز کردی ؟ و در آخر یه سوال دیگه خوندن رو چطوری و از کی به ستاره گلی یاد دادی ؟ ممنون میشم همینجا جوابم رو بدی


مامان گل هیچ وقت برای شروع دیر نیست . راستش حرف و حدیثها خیلی آزارم می داد که اون وبو تعطیل کردم و اینجا کسی من و دخترکم رو نمیشناسه که بخوام براش الکی تعریف کنم. یازم ممنون از لطفت.
خوندن رو از 18 ماهگی شروع کردم و از روش دومن و همینطور شیچیدا و گاهی هم تراشه های الماس استفاده کردم. اون سی دیها رو هم دوستی که ایران نبود برام تهیه کرده البته حدود 8 ماه دنبالش بودم
یه مادر
20 فروردین 92 16:34
از لطفت بی نهایت ممنونم امیدوارم همیشه موفق باشی دختر زیبات رو ببوس خدا همیشه حافظش باشه من همیشه مشتاقانه می خونمتون اگه پیام نمی گذارم عذر می خوام
مریم مامان نورا
24 فروردین 92 13:42
سلام

ببخشید می دونم سرتون شلوغه

منتظر راهنماییتون هستم




عزیزم جواب دادم به سایت خود brillkids مراجعه کن
lمریم مامان نورا
24 فروردین 92 21:21
نه عزیزم فکر کنم پس پیام قبلی براتون نیومده من شماره mis aida رو هرچی می گیرم خاموشه می خواستم بدونم شما می تونید کمکم کنید؟ ممنون از اینکه وقت میذارید و جواب می دید
مریم مامان نورا
26 فروردین 92 17:26
سلام

فکر کنم این دفعه اسم منو که ببینید

اما ببخشید من به کمکتون احتیاج دارم شرمنده( یه شماره یا خبری از میس آیدا چون هرچی زنگ می زنم خاموشه
)

بازم ممنون

وای نه این چه حرفیه! آره میس آیدا موبایلش سوخته باهاش صحبت می کنم شما موبایلتونو بدید اگه وقت داشت بهش می گم باهاتون تماس بگیره.
مریم مامان نورا
27 فروردین 92 14:20
لطف می کنید واقعا

شمارمو به صورت خصوصی براتون فرستادم اگه بگید حتما تماس بگیرن یا شماره دیگه ای بدن ممنون می شم چون شدید به مشاورشون احتیاج دارم یعنی حس می کنم نورا الان خیلی عالی آمادگی داره و علاقه نشون می ده می ترسم یکدفعه طول بکشه ذوقش فروکش کنه.
بازم ممنون.

روی دختر گلتون رو هم ببوسید.

چشم همین الان دادم به میس آیدا