13 ماهگی
دخترکم از روز جمعه سرما خورده ! و متعاقب اون مامانشم گرفته . 13 ماهگی نازگلکم مصادف شد با سرماخوردگیش و مامان نتونست دیروز پست بذاره .
عزیز دلم خوشگلکم 13 ماهگیت مبارک دلبندم . دعا می کنم مثل همیشه سالم و سرحال باشی.
دیگه راه افتادی خیلی بامزه راه می ری مخصوصا وقتی وسط راه می خوای تغییر مسیر بدی. با دیدنت قند تو دلم آب می شه .
امروز تلویزیون یه کارتون پخش می کرد که توش خرس، جغد ( که تو فکر کردی کلاغه) ، اردک ، پیشی داشت و تو با دیدن هر کدوم اسمشون و صداشونو در میاوردی . قربونت برم گل دخترم.
شعر خاله شادونه رو برات می خونم:
من: سلام سلام کی ماهه کی ستاره؟
ستاره: من! من! من!
من: کی توی دستاش گل دوستی داره؟
ستاره: من! من! من!
می خوابونمت و لالایی می خونم و تو هم با من می گی : لالالا! می گم نازگل مامان لالا و تو می گی : مامان! من دوباره ادامه می دم که مثلا بخوابی و تو دوباره یه پشت می گی : مامان! مامان! تا من از رو می رم و می گم جون مامان عمر مامان و تو منو بوس می کنی و من دیگه از خوشی غش می کنم.
13 ماهه که تو با ما هستی . 13 ماهه همه فکر و ذکر من شدی ولی احساس می کنم همیشه بودی . احساس می کنم روزهای بدون تو یه گذشته خیلی دور بوده . 13 ماه چه زود گذشت مامانی .
دوست دارم دوست دارم دوست دارم . میشه عشق یه مادرو با کلمه بیان کرد؟