تو کی بزرگ شدی نفسم؟
دیگه یه نوزاد نیستی اینو تو تمام طول روز و با تمام حرفها و کارات بهم ثابت می کنی. ولی مامانی تو کی اینقدر بزرگ شدی؟ دلتنگم ! یه جور دلتنگی خاص که باید مامان بشی تا بفهمی من چی می گم و خوشحالم خوشحال از اینکه علیرغم همه سختیهای کار و بزرگ کردن با تو ولی لحظه لحظه بزرگ شدنت رو لمس کردم. لحظه لحظه عطر تنت رو حس کردم و لحظه لحظه تغییراتت رو خودم اول بار دیدم . نازگل خانوم داری به یکسالگی نزدیک می شی و من یاد روزهای حاملگیم می افتم . یه مامان با 20 کیلو اضافه وزن و هن هن زنان . خونمون یه کم بی قواره درازه و یادمه واسه رفتن از اتاق خواب به آشپزخونه که هر کدومشون یه سر خونه هستن کلی نقشه می کشیدم تا واسه چند تا کار باهم یکدفعه برم انگار می خوام بر...
نویسنده :
مامان هدا
13:43